نارضایتیها، کمکم ریشه شادیهای کوچکمان را میپوسانند و نمیگذارند درکی از آرامش داشته باشیم. خوبی آگاهیداشتن از اینکه قرار است بهکدام سمت برویم این است که بهراحتی میتوان با آسیبهایی که بر سر راه است مقابله و خود را برای روز سخت آماده کرد. مباحثی که به موضوع پیشگیری از آسیبها میپردازد همگی به دنبال توانمندکردن آدمها برای همان روز سخت است. از میان آسیبهای اجتماعی، اعتیاد موضوعی است که ناباورانه خانوادهها را درگیر میکند؛ از آن جهت که هیچکس فکر نمیکند این آسیب میتواند چنان نزدیک باشد که نهتنها خود فرد معتاد بلکه تا چند حلقه از اعضای خانواده و دوستان و بستگانش را درگیر خود کند. در زیر سعی شده چند نمونه از نکاتی که به طراحی نقشه راه کمک میکند ارائه شود.
ورزش
ورزش با تعرق و افزایش ضربان قلب باعث کاهش اضطراب و افسردگی میشود. برخی افراد برای اینکه هیکل درشتتر و به ظاهر متناسبتری داشته باشند به پیشنهاد مربی باشگاهشان داروهایی مصرف میکنند که برای کوتاه مدت باعث تغییر فیزیکی میشوند اما در بلندمدت اعتیادآورند. این داروها که به اسم هورمون کرگدن و اسب و... به ورزشکاران داده میشود حاوی موادی است که عدم مصرف آن باعث ایجاد علائم اعتیاد میشود و ترک آنها همراه با افسردگی است. استروئیدهای آنابولیک از این دست مواد هستند.
مهارتهای زندگی
روانشناسان میگویند اگر بتوانید خود را از پیش برای برخورد با مسائل آماده کنید امکان اینکه در لحظه حساس دقیقا عین ایدهآلهایتان رفتار کنید زیاد است. برای رسیدن به چنین نقطهای سالهاست که مهارتهای دهگانهای در کشورهای پیشرفته تدوین شده و در کشور ما نیز بیش از 10سال است که در مدارس و برخی از مراکز مشاوره تدریس میشود. مهارتهای زندگی تواناییهایی هستند که با تمرین پیگیر پرورش مییابند و شخص را برای روبهروشدن با مسائل روزانه زندگی و افزایش تواناییهای روانی، اجتماعی و بهداشتی آماده میکنند. این مهارتها میتوانند ما را در برخورد با هرگونه آسیب اجتماعی مقاوم کرده و نقش پیشگیرانه داشته باشند. این مهارتها عبارتند از: مهارت تصمیمگیری، حل مسئله، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، برقراری رابطه مؤثر با دیگران، برقراری روابط بین فردی سازگارانه، آگاهی از خود، همدلی با دیگران، رویارویی با هیجانها (غم، خشم، شادی و...) و مهارت رویارویی با استرسها.
تغذیهسالم
تا به حال به این فکر کردهاید که چرا هر از گاهی دلتان غذای فستفودی میخواهد یا وقتی تشنهاید شیشه نوشابه را خالی میکنید؟ شاید فکر کنید برای اینکه نوشابه، چیپس یا غذای فستفودی یا هر غذای مضر دیگری خوشمزه است اما اشتباه میکنید؛ ما فقط به مزه این غذاها عادت کردهایم؛ همین. گاهی مردم آنقدر به مزههای مصنوعی و صنعتی عادت کردهاند که طعم میوهها و سبزیجات، شیر و ماست و دیگر لبنیات را بدون افزودنیهای رایج دوست ندارند. انسانها بهطور عمومی برای عوارضی که در اثر یک رفتار بهطور تدریجی و مرحله به مرحله در درازمدت اتفاق میافتد اهمیت کمتری قائل میشوند. برخی از ما همین تصور را در مورد مصرف موادمخدر داریم. میدانیم که این عوارض به صورت کمکم و مرحله به مرحله ایجاد میشوند و بسیاری از مصرفکنندگان مواد را در مراحل اولیه نمیتوان به راحتی از افراد دیگر تشخیص داد. در این شرایط بسیاری از افراد در نخستین مواجهه با پیشنهاد مصرف موادمخدر ، به خصوص در مواردی که یک نیاز جسمی یا روحی (ایجاد انرژی یا کم کردن درد) داشته باشند ممکن است به یک بار مصرف راضی شوند، در حالیکه نمیدانند مصرف یکبار برخی مواد هم برگشتناپذیر است.
اوقات فراغت
چگونه گذراندن اوقات فراغت نقش مهمی در میزان گرایش افراد به استفاده از موادمخدر دارد. حتی در رابطه با ترک اعتیاد نیز بر اهمیت اوقات فراغت تأکید میشود. نگاه و تعریف ما از لذت و تفریح، در گرایش به موادمخدر تأثیرگذار است به همین دلیل کارشناسان معتقدند اصولا نباید به اوقات فراغت بهعنوان بیکاری یا سرگردانی نگریست بلکه این اوقات بهعنوان بخش اساسی زندگی برای انسان ضروری است. نگاه درستی که باعث پیشگیری از اعتیاد میشود از کودکی در افراد شکل میگیرد
به همین دلیل اگر از سنین خردسالی درک از شادی یا غم به درستی آموزش داده شود در بزرگسالی افرادی سالم- که قادر به ایجاد اوقات فراغت سالم هستند- تربیت خواهند شد.
عزتنفس
بدن درد، ضعف، از دست دادن قوه تعقل و طردشدن از سوی خانواده و دوستان؛ چه کسانی چنین ویژگیهایی را در خود میپذیرند؟ پاسخ ساده است؛کسانی که خودشان را دوست ندارند؛ یعنی در محیطی رشد کردهاند که هیچگاه احساس ارزشمندبودن یا دوست داشتنی بودن را تجربه نکردهاند، هیچگاه برای فعالیتهای مفید و مثبت تشویق نشدهاند ودر یک لحظه بهطور ناخودآگاه تصمیم گرفتهاند خود را نابود کنند؛ درست وقتی که از سوی غریبه یا آشنایی تأیید شدهاند آن هم تنها به خاطر اینکه همراه او موادمخدر استفاده کردهاند. این قاعده پیچیدهای نیست؛ وقتی فرد میپذیرد خواستنی و ارزشمند نیست و هیچگاه از سوی خانواده تأیید نمیشود این راه را انتخاب میکند؛ سادهترین راه ممکن و یک نوع واکنش انتقامجویانه نسبت به همه دنیایی که شناخته و هیچگاه او را آنقدر که باید مهم و ارزشمند حساب نکرده است. هیچ کدام از ما انسانها نمیتوانیم خانوادهای را که در آن به دنیا میآییم انتخاب کنیم. نمیتوانیم قبل از به دنیا آمدن برای والدینمان کارگاه آموزشی برگزار کنیم اما در بزرگسالی قادریم به جای همه اطرافیانمان برای خود ارزش قائل شویم. شاید این مهمترین وظیفه آموزش و پرورش است که کودکانی که عزتنفس پایینی دارند را شناسایی کند و به آنها بیاموزد که خود را دوست داشته باشند و بتوانند برای حفاظت از خود بگویند:« نه، من ارزشمندتر از آن هستم که بخواهم نابود شوم. میخواهم زندگی کنم، بدون وابستگی. بدون موادمخدر در هوشیاری کامل.»
مشارکتهای اجتماعی
یکی از سیاستهای اصلی در پیشگیری از اعتیاد استفاده ازانواع مشارکت اجتماعی است. عضویت در گروه به انسان احساس تعلق داده و او را از انجام اعمال خلاف عرف و ناشایست منع میکند. از سوی دیگر تلاش مردمی برای کاهش آسیب اعتیاد آخرین روشی است که اندیشمندان این حوزه بدان تأکید داشتهاند. در چند دهه اخیر رویکردهای مختلفی برای پیشگیری از سوءمصرف مواد در کشور تدوین و اجرا شده است که از این رویکردها میتوان بهعنوان نسلهای مختلف پیشگیری یاد کرد؛ رویکرد مبتنی بر اطلاعات، آموزش عاطفی (تغییر نگرش)، عوامل خطر، عوامل محافظ، رویکرد مبتنی بر فعالیتهای جایگزین و رویکرد مبتنی بر اجتماع ۵ رویکرد مهم در عرصه پیشگیری از اعتیاد است. در رویکرد پنجم که الگوی مبتنی بر مشارکت مردم است، مردم از طریق سازمانهای مردم نهاد در مراحل برنامهریزی براساس نیاز محلی و منطقهای خود شرکت فعال دارند. در واقع در این رویکرد، فعالیتها به مردم واگذار میشود تا از گرایش پیدا کردن افراد در معرض خطر به مصرف موادمخدر و از مصرف بیشتر معتادان جلوگیری شود.